گزارش| ورزش باستانی آینهای تمامنما از فرهنگ اصیل ایرانی/ گود زورخانههای قزوین خاستگاه پهلوانان بنام + فیلم
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۲۴۴۵۶
ورزش باستانی به قدمت تاریخ ایران کهن و فرهنگ غنی تشیع، پهلوان بزرگمنش زیادی را در مکتبخانه جوانمردی، افتادگی و مردانگی گود زورخانه پرورش داده است. ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۶:۳۷ استانها قزوین نظرات - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قزوین، 17 شوال مصادف است با غزوه خندق که در این روز مولای متقیان امیرالمومنین علی(ع) با ایستادن مقابل جنگجوی نامدار قبیله قریش(عمرو بن عبدود) در میدان رزم، پشت لشگر کفر را به زمین مالید و پیامبر اکرم(ص) بنا بر روایات متعدد، ضربه امیرالمومنین در این روز بر عمرو بن عبدود را برتر از عبادت جن و انس دانستهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
17 شوال به نام روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای نامگذاری شده است؛ از دوران ایران کهن تا ایران معاصر، به ورزش پهلوانی و باستانی که نماد ترویج ادب، حیا و جوانمردی بوده، توجه بسیاری شده است و پهلوانان زیادی چون پوریای ولی، ابراهیم حلاج یزدی، غلامرضا تختی و علیرضا سلیمانی در دیار رستم و سهراب زیست کردهاند.
استان قزوین نیز در حوزه ورزش باستانی با داشتن پهلوانهای نام آشنا همچون اکبر قزوینی، لالوها، حاج ابو، عباس روغین گیر، محرم فتحی، رستم اسلام پور، برادران شیخی، سید عظیم مومنی، کاظم صفات، کاوه و مرشد کهنهسوار تاریخ ورزش زورخانهای به نام حسین حاج ولیان، مهد آموزش ورزش باستانی و مرام پهلوانی در ایران برشمرده میشود.
تواضع و احترام به بزرگترها، حرف اول و آخر را در گود زورخانه میزند
امیر خسته بند، سرپرست هیئت ورزشهای پهلوانی و زورخانهای قزوین در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قزوین اظهار داشت: در ورزش پهلوانی، بعد معنوی نسبت به توانایی فیزیکی ورزشکار از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و زورخانه به فرد درس گذشت، جوانمردی، تواضع و فروتنی میدهد.
وی با تاکید بر اینکه در گود زورخانه به امیرالمومنین علی(ع) و پهلوان شاگرد مکتب ایشان چون پوریای ولی اقتدا میکنیم، افزود: تواضع و احترام به بزرگتر در گود مقدس زورخانه حرف اول و آخر را میزند به عنوان مثال هنگام ورود به زورخانه به علت کوتاه بودن در ورودی، ورزشکاران سر پایین آورده، کمر خود را خم کرده و سپس وارد زورخانه میشوند؛ همچنین هنگام ورود به گود، اول پیشکشوتان و سپس جوانان و نوجوان وارد میشوند که همه این اعمال نماد جوانمردی، ادب و احترام است.
گزارش| کدام رشتههای ورزشی در استان هرمزگان مجاز به فعالیت شدند؟اعلام زمان جدید بازیهای جهانی ورزش شرکتهاهاشمیطبا: مسئولیت نوشتن اساسنامه با وزارت ورزش است/ عزیزی خادم: وضعیت فعلی فوتبال حاصل 2 دهه بی برنامگی است/ قاضیزاده: با انحصار طلبی مخالفیمسرپرست هیئت ورزشهای پهلوانی و زورخانهای قزوین با اشاره به جنگ خندق و روز 17شوال، گفت: وقتی در جنگ خندق عمرو بن عبدود آب دهان بر صورت مبارک امام علی(ع) میپاشد، ایشان کمی مکث کرده و برای رضا خدا، نه بغض و کینه؛ این جنگجوی مطرح و نامی عرب را به درک واصل میکنند که این نشان دهنده منش جوان مردی و فروتنی مولای متقیان است.
خسته بند، گود زورخانه را مکان مقدس دانست و ادامه داد: ما نیز در گود زورخانه به امام علی(ع) و ائمه اطهار علیهم السلام متوسل شده و در تلاش هستیم تا با آموزش این ورزش پهلوانی به جوانان و نوجوان، آنها را از معضلات اخلاقی در سطح اجتماع دور کنیم.
وی خاطرنشان کرد: آمادگی کامل آموزش رایگان ورزش پهلوانی را به افراد با سنین مختلف در زورخانههای زیر نظر هئیت ورزش پهلوانی و زورخانهای استان داریم و در راستای رونق ورزش باستانی، نواحی قزوین، چوبیدر، البرز، آبیک و تاکستان هماکنون فعال هستند.
ورزش باستانی مصداق صدور انقلاب به سراسر جهان است
علی چگینی، پیشکسوت ورزش باستانی و زورخانهای در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قزوین اظهار داشت: از سال 1343 ورزش زورخانهای را در قزوین شروع کردم، در سال 59 مربیگری را آغاز کرده و در سال 84 مربی برتر جهان در مسابقات بینالمللی ورزش پهلوانی و زورخانهای شدم.
وی با بیان اینکه ورزش زورخانهای از مولای متقیان به ما به ارث رسیده است خاطرنشان کرد: ورزش پهلوانی روحیه انسان را تازه کرده و درس جوانمردی به ورزشکاران میدهد.
چگینی یکی از مصادیق صدور انقلاب را گسترش ورزش پهلوانی در سراسر جهان دانست و عنوان کرد: خود را شاگرد سردار قاسم سلیمانی میدانم که آموزش دیده مرام پهلوانی و جوانمردی در گود زورخانه بود که توانست دنیا را دگرگون کند و سردار دلها شود.
علی حاج ولیان، مرشد زورخانه در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قزوین اظهار داشت: مرشدی را از 9سالگی با شاگردی کردن در کنار پدرم، استاد حسین حاجولیان مرشد صاحب سبک ایران آغاز کردم.
وی افزود: مرشدی از رتبه یک تا 9 طبقه بندی میشود که اکنون توفیق فعالیت در هفتمین پله از این حرفه را دارم این در حالی است که استاد حسین حاج ولیان مقام مرشد کهن کسوت و کهنه سوار را دارا هستند.
حاج ولیان خاطرنشان کرد: ذکر امیرالمومنین علی(ع) و ائمه اطهار علیهمالسلام گود زورخانه را مقدس ساخته و به همین علت است که در ایام قدیم خاک گود را برای مریض ناخوش احوال سفارش میکردند.
ورزش زورخانهای در سراسر جهان به نام ایران شاخته میشود این در حالی است که رونق و ترویج ورزش پهلوانی در ایران و کشورهای دیگر دنیا، مستلزم توجه بیشتر مسئولین ذی ربط به این حوزه ورزشی است.
انتهای پیام/ش
R7541/P4001/S6,63/CT16منبع: تسنیم
کلیدواژه: پهلوانی و زورخانه ای ورزش زورخانه ای گود زورخانه ورزش پهلوانی ورزش باستانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۲۴۴۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهری با ۱۷ گود مقدس/ پرحاشیهتر از فوتبال!
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: «ای سرو خوشبالای من، ای دلبر رعنای من؛ لعل لبت حلوای من، از من چرا رنجیدهای؟» وقتی غزل سعدی را میخواند چشمهایش را بسته و و از زیر دسته عینکش قطرههای عرق سرازیر شده است. یک جور عمیق میخواند و کلمه به کلمه شعر سنگ تمام میگذارد که انگار شاعر شیرازی جایی در میان مهمانان انگشت شمار زورخانه «مالک اشتر» نشسته و تماشایش میکند.
آنجا که نشسته، بالای سرش چند زنگ دارد که هر از گاهی لابلای آواز، با دست راست تکانشان میدهد. انگشتهایش مثل یک جسم واحد از تمام بدنش عمل میکند و بدون مکث روی ضرب زورخانه رسماً میرقصد. ترکیب آنچه با انگشتانش مینوازد، صدایی که با آن میخواند و شعری که انتخاب کرده، به قدری به هم نشسته و با هم جور شده است که حواسی برای تماشای گود باقی نمیگذارد.
با احترام وارد شوید
«مالک اشتر» قدیمیترین زورخانه میبد است. میگویند سال ۱۳۰۷ تأسیس شده است و چیزی نمانده که صد ساله شود. در محله مهرجد واقع شده است؛ کنار امامزاده خدیجه خاتون. اولین زورخانه میبد همین است. غیر از این یک زورخانه دیگر هم در این محله است که اهالی وقتی میخواهند آدرس بدهند میگویند: «پای قلعه مهرجد.»
اینترنت میگوید قدیمیترین زورخانه ایران، زورخانه «پهلوانپور» در محله «حسنآباد» تهران است که سال ۱۳۰۴ افتتاح شده است. با این حساب، مالک اشتر اگر اولین نیست حتماً یکی از اولینها و قدیمیترینها است.
کوچکترین زورخانه شهر اینجاست. بازسازی شده اما سازه کهنهای دارد. در ورودیاش چوبی است و روی آن یک بیت از «همای رحمت»، شعر معروف شهریار حک شده است: «برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن. که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را».
برای عبور از در، مثل بسیاری از سازههای اصیل و قدیمی معماری ایرانی باید سر را خم کرد. اینطور هر کس بخواهد داخل زورخانه بیاید ناخودآگاه با سر پایین افتاده و با حالت احترام وارد میشود. بعد از یک فضای کوچک در چوبی دیگری است که به سالن بسیار کوچک و نقلی زورخانه ختم میشود. عکسهای قدیمی روی دیوار هم موسفید شدن زورخانه را تأیید میکند.
گود کوچک؛ پهلوانان بزرگ
روبروی ورودی، «سَر دَم» است. جایگاهی چوبی و چند پله بلندمرتبهتر از سطح زمین. روی چوبش حک کردهاند: «عمر عالم خواهد آمد بر سر اما تا به حشر، مادر گیتی نخواهد زاد همتای تو را». دو مُرشد تکیه زده به ضربهایشان آن بالا به نوبت آواز میخوانند و این پایین توی گود، ورزشکاران باستانی چرخ میزنند و میلهای چوبی و کبادههای آهنین را روی سرشان میچرخانند. گودِ هشت پَر، آن قدر کوچک است که به سختی جمع ده نفره را در خود جای داده است. اما همین گود کوچک، خاک شروع قهرمانان زیادی بوده است.
«پهلوانان قدیمی و خوب میبد همه اهل این زورخانه بودند چون قدیمیترین است.» این را «محمد زارع مهرجردی» میگوید. همان جوان ۲۳ سالهای که برای خواندن شعر سعدی از ریشه تک تک موهایش قطرههای عرق سرازیر شده و با تمام وجود غزل میخواند و ضرب مینوازد.
همان اول حرف با خنده میگوید سرباز فراری است و میپرسد: «با لهجه خودمان حرف بزنم؟» بعد با لهجه میبدی که شباهت زیادی به لهجه یزدی دارد اما از آن کمی سختتر است، نام کسانی را میبرد که از اینجا شروع کردهاند. از خاک این گود تقریباً صد ساله: «سید مصطفی حسینی و حاج حسن کلانتر که در سطح کشور مطرح است از این زورخانه ورزش را شروع کرده است. محمدرضا آقایی هم همین مرشدی بود که کنارم دیدید. آقای آقایی بیش از مرشدی در زمینه آواز است، صدای درجه یکی دارد که آن را برای علی (ع) و راه علی (ع) گذاشته و در تو زورخانه در مدح امیرالمومنین میخواند.»
آقایی، با چشمهایی افتاده و سبیل پر پشت پشت بلندگوی زورخانه چهچهه میزد و محمد، جوانی که مرشدی را از او یاد گرفته کنارش حظ میبرد. وقتی از سردم پایین آمد، سلام و علیک محترمانهای کرد و خوشآمد گفت اما قبل از اینکه فرصتی برای گفتگو داشته باشیم، غیبش میزند. مرشد جوان میگوید: «او را گیر نمیآورید. روحیات خاصی دارد؛ متواضع و افتاده است و دنبال شناخته شدن اسمش نیست. اگر بود با صدایی که داشت خیلی زودتر از اینها معروف میشد.»
پهلوانی که برنگشت
میبد، زورخانه مثل مالک اشتر کم ندارد. اهالی اینجا با سری که بالا نگهش میدارند میگویند شهرشان هفده زورخانه دارد که همگی فعال هستند و این آمار در کشور تقریباً مشابه و رقیبی ندارد. برای همین هم میبد معروف است به شهر زورخانهها. سجاد میگوید: «مردم هم زورخانه را دوست دارند و زورخانهها را فعال نگه داشتهاند. نمیگذارند از تک و تا بیفتد؛ چه آنها که مویشان سفید شده چه آنها که هنوز پشت لبشان سبز نشده است؛ در هر سن و سالی دل به گود میبندند و گوش به ضرب میسپارند.»
«سجاد ذوالفقاری» جوان مودبی است که بعد از بیرون آمدن از گود، برای گفتوگو کردن هم از پیشکسوت خود رخصت میگیرد. «تهران به آن بزرگی فکر میکنم حدود ۹ زورخانه دارد که اکثرشان فعال نیستند اما میبد شهری کوچک با جمعیتی محدود هفده زورخانه دارد و همهشان فعال هستند.»
«ذوالفقار» صدایش میکنند. متولد ۷۸ است. حدوداً ۲۳ ساله. از سال ۹۰ لُنگش را بسته است؛ این اصطلاح را خودش استفاده میکند و بعد توضیح میدهد: «یعنی از سال ۹۰ ورزش زورخانهای را شروع کردم؛ وقتی ۱۲ ساله بودم.»
میگوید گود را به ارث برده است. از پدرش و پدربزرگش؛ و البته از عموی شهیدش که او هم از باستانیکار بوده. شهید «محمود ذوالفقاری» که از همین زورخانه ورزش را شروع کرده و بعد که جنگ میشود خاک گود را میبوسد و رخصت میگیرد، راهی جبهه میشود و دیگر هرگز به گود مالک اشتر برنمیگردد.
مقدس، مثل مسجد!
«در میبد زورخانه برای مردم مقدس است. یک جورهایی مثل مسجد! برای همین مردم نسبت به حضور در زورخانه یا کمک به زورخانه ارزش و جایگاه خاصی قائل هستند.» سجاد تک به تک اسم محلههای میبد را میبرد و پشت سر هم یادآوری میکند که این شهر، زروخانه را زنده نگه داشته است و مردمش به این ورزش و ورزشکارانش احترام میگذارند.
«این ذات ورزش باستانی است. آقا خودشان گفتند که وقتی یک باستانی کار وارد گود میشود خاک گود را میبوسد، میخواهد از گود بیرون بیاید باز هم خاک گود را میبوسد؛ ایشان تاکید کردند گود تقدس دارد. مردم هم این تقدس را حفظ کردهاند.»
سالروز گرامیداشت این ورزش باستانی، خودش یک برگ مقدس از تاریخ اسلام است. روز مبارزه دلاورانه و جوانمردانه امام علی و شکست دشمن و سربلندی اسلام، روز «فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای» نامیده شده است. این تاریخ قمری امسال مصادف با ۷ اردیبهشت ماه بود.
این ورزش باستانی در خیلی نقاط کشور به خاطرهها سپرده شده و حیاتش چندان رونق ندارد؛ اما اینجا در میبد شنیدن صدای ضرب زورخانه در کوچه پسکوچههای شهر عادی است. با این حال اینجا هم زور باشگاههای بدنسازی به زورخانهها میچربد و نسبتاً بازار داغتری دارند.
تو دیگر آدم قبل نیستی
سجاد میگوید: «زورخانه یک جورهایی دلی است. باید دل به گود بسته باشی تا برایش وقت بگذاری. حس و حال معنوی خاصی دارد که در باقی ورزشها کمتر میتوان پیدایش کرد. آداب خاصی هم دارد. وقتی یک نفر ورزش در زورخانه را شروع میکند یک پهلوان سراغش میرود و میگوید تو دیگر آدم قبل نیستی، مسؤولیت داری! بیرون از اینجا نباید کاری کنی که اسم زورخانه خراب شود!»
ادامه میدهد: «رسم دیگر این است که هنگام ورود به گود، فرد باید با پای راست وارد شود. اول خاک گود را بوسه بزند و بعد در جای خود بایستد. اینجا آداب پهلوانی حرف اول را میزند. آداب پهلوانی یعنی در اوج قدرت و زور بازو از خود گذشتگی داشته باشید و دیگران را درک کنید؛ مخصوصاً کوچکترها را؛ زیر پر و بالشان را بگیری و راه بزرگ شدن یادشان بدهی.»
خودش در طلوع جوانی است اما نگران کمرنگ شدن و گمنام شدن زورخانه در میان جوانان است: «جوانها زیاد نمیشناسند اما قدیمیترها اگر بدانند اهل زورخانه هستید ناخودآگاه احترام خاصی میگذارند. مردم نگاه مقدسی به گود دارند. میگویند خاک گود جای هر کسی نیست.»
پر حاشیهتر از فوتبال
گود زورخانه جایی است که به پیشکسوت اهمیت زیادی داده میشود و احترام به باتجربهها، یکجورهایی حرف اول را میزند. این را در کمتر از ده دقیقه تماشای گود میتوان فهمید. اگر قرار باشد وسط گود چرخ بزنند از فرد کوچکتر شروع میشود و به ترتیب سن این کار انجام میشود. اگر قرار باشد کباده بزنند، اول پیشکسوت کباده میزند و بعد به ترتیب سن افراد کم سن و سالتر. اگر قرار باشد وسیلهای را از کنار گود بردارند، یا وقتی بخواهند آن را سر جایش به ترتیب کسوت و تجربه این کار را انجام میدهند.
سجاد هم نکاتی را درباره آداب گود اضافه میکند: «داخل گود جایی که هر نفر میایستد به سن و سالش و کسوت او برمیگردد. پیشکسوت سمت بالای گود و کوچکترها پایین گود میایستند. من که بیست سالهام باید از کسی که پنجاه ساله یا چهل ساله است پایینتر بایستم و بچههای ده دوازده ساله از من پایینتر…»
اما محمد، مرشد جوان زورخانه درباره مرام و مسلک این روزهای ورزشکاران باستانی حرفهای تند و تیزی میزند: «مسلک؟ اگر بگویم خیلی آن فضای مرام و مسلکی باقی نمانده اشکالی دارد؟ ببینید. به غیر از آداب و رسومی که دیگران از بیرون میبینند، مسائل دیگری هم در این ورزش دارد. خیلی حاشیه دارد. خیلی زیاد! شاید به مراتب بیشتر از فوتبال! هم از نظر فضای رقابتی هم از نظر رفتارهایی که بین جوانترها و پیشکسوتها اتفاق میافتد. شاید هر کسی این حرفها را درباره زورخانه نگوید یا ترجیح دهد این مسائل گفته نشود ولی این دعواها اینجا در این ورزش باستانی هم وجود دارد.»
حرفهای رک و پوستکندهاش را ادامه میدهد: «حتی دعوا بین پیشکسوتها هم زیاد است. یکی میگوید من از نظر بدنی قویترم. آن یکی میگوید من سن بیشتری دارم؛ آن یکی میگوید من تجربهام بیشتر است. دیگری میگوید من فلان مقام کشوری را دارم.»
از نگاه این مرشد جوان زیادی از الگوگیریهای اخلاقی و پهلوانی باقی نمانده است: «متاسفانه زورخانه که روزگاری تقدسی داشت و دو بعد جسمی و معنوی را در بر میگرفت، کم کم به بقیه ورزشها شبیه شده است. حتی گاهی حاشیههایی برای آن اتفاق میافتد که اگر آن را به اسم امام علی گره چندان درست نیست. خیلی از رسومات کمرنگ شده و خیلی از آداب به گود زورخانه محدود شده است. یعنی ممکن است یک فرد بیرون از زورخانه رفتار پهلوانی را نداشته باشد.»
محمد با نفسی پر از تأسف میگوید: «اگر آن فرهنگ و مسلک پهلوانی زنده بود، شاهد خیلی از حاشیهها نبودیم. من کسانی را میشناسم که اهل زورخانه هستند اما برای دعواهای محلی هم میروند و اعتقادی به آن مرام پهلوانی ندارند.»
گلریزان، یادگار ورزش باستانی
با همه اینها زورخانه هنوز در نگاه جامعه تقدسی والا دارد؛ هرچند پشت گرده آن ناگفتههایی باشد. همین زروخانه کوچ در میبد، در روزهای کرونا بستههای معیشتی تأمین میکرد تا به خانوادههایی که در شرایط قرنطینه نمیتوانستند درآمد داشته باشند کمک کرده باشد.
سنت گلریزان که حتماً نامش را شنیدهاید، اصالتش به زورخانه برمیگردد و بعد از گود زورخانه به جاهای دیگر مثل خیریهها هم کشیده شده است. سجاد میگوید: «سنت این بوده که یک لنگ را کف گود پهن میکردند تا هم باستانیکارها و هم مهمانانی که برای تماشا میآمدند و بعضاً متمول بودند به اهل محل برای موضوعات مختلف کمک کنند.
زورخانه و روزش باستانی بارها و بارها توسط شخص رهبر انقلاب و اما خیمی (ره) به واسطه سنتهای نیکو و ارزشهای اخلاقی و اسلامی ارج نهاده شده است و حالا اگر آنچه محمد میگوید یک حقیقت ناپیدا از گود باشد، آنها که در دنیای ورزش باستانی شناخته شدهاند و حرفشان شنیده میشود باید به فکر این باشند که این فرهنگ تاریخی و تاریخ فرهنگی را به موقع نجات دهند؛ پیش از آنکه دیر شده باشد.
کد خبر 6089761 زينب رجائی